>
پیشــانـى عـدل و عـدالـت را شکستنــد
آن دستــه اى کــه با علــى پیمــان ببستنــد
معصــوم را دیــدى کــه مظلــومــانــه کشتنــد
در سجــده گــاهــى نــاجــوانمــردانــه کشتنـــد
اونی که مدعی بود عاشقمه
منو تو فاصله ها تنهام گذاشت
بی خبر رفتو تو این بی راهه ها
ردپاشم واسه چشمام جا نذاشت
آه ......... دل رو سوزوندی
آه .......... چرا نموندی
**************
من و هر ثانیه و جنون تو
واسه من همین خیالت هم بسه
بذار جاده ها اشتباه برن
ما که دستمون به هم نمیرسه
با حریر پیله های کاغذی
**************
واسه من جادرو ابریشم نکن
من به پروانه شدن نمیرسم
حرمت فاصله مونو کم نکن
آه ......... دل رو سوزوندی
آه .......... چرا نموندی
♥
♥ تقدیم به صاحب چشمانی که آرامش قلب من است ♥
♥ و صدایش دلنشین ترین ترانه ی من است ♥
♥ از بودنت برایم عادتی ساختی که بی تــ♥ــو بودن را باور ندارم ♥
♥ چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوب تر شد که دنیای من شدی ♥
♥ همیشه بدان که تا ابد دوستت دارم ♥
♥ حس بودنت قشنگترین حس دنیاست ♥
♥ تــ♥ــو که باشی ... ♥
♥ هر روز ... نه! ♥
♥ هر ثانیه را ... عشق است ♥
دختر با نا امیدی و عصبانیت به پسر که روبرویش ایستاده بود نگاه می کرد کاملا از او نا امید شده بود از کسی که انقدر دوستش داشت و فکر می کرد که او هم دوستش دارد ولی دقیقا موقعی که دختر به او نیاز داشت دختر را تنها گذاشت از بعد از پیوند کلیه در تمام مدتی که در بیمارستان بستری بود همه به عیادتش امده بودن غیر از پسر چشمهایش همیشه به دری بود که همه از ان وارد می شدند غیر از کسی که او منتظرش بود حتی بعد از مرخص شدن از بیمارستان به خودش گفته بود که شاید پسر دلیل قانع کننده ای داشته باشد ولی در برابر تمام پرسشهایش یا سکوت بود یا جوابهای بی سر و ته که خود پسر هم به احمقانه بودنش انها اعتراف داشت تحمل دختر تمام شده بود به پسر گفت که دیگر نمی خواهد او را ببیند به او گفت که از زندگی اش خارج شود به نظر دختر پسر خاله اش که هر روز به عیادتش امده بود با دسته گلهای زیبا بیشتر از پسر لایق دوست داشتن بود دختر در حالت عصبی به پهلوی پسر ضربه ای زد زانوهای پسر لحظه ای سست شد و رنگش پرید چشمهایش مثل یخ بود ولی دختر متوجه نشد چون دیگر رفته بود و پسر را برای همیشه ترک کرده بود . دختر با خود فکر می کرد که چه دنیای عجیبی است در این دنیا که ادمهایی مثل ان غریبه پیدا می شوند که کلیه اش را مجانی اهدا می کند بدون اینکه حتی یک تومان پول بگیرد و حتی قبول نکرده بود که دختر برای تشکر به پیشش در همین حال پسر از شدت ضعف روی زمین نشسته بود و خونهایی را که از پهلویش می امد پاک می کرد و پسر همچنان سر قولی که به خودش داده بود پا بر جا بود او نمی خواست دختر تمام عمر خود را مدیون او بماند ولی ای کاش دختر از نگاه پسر می فهمید که او عاشق واقعی است
نظر یادت نره
تن تو اهنگی است
وتن من کلمه ای است
که در ان می نشیند
تا نغمه ای در وجود اید
تماܢܢ عمر مرا مهر اشنایے برב/تماܢܢ عشـᓆ مرا בاغ بے פּــᓅـایے برב
گذشت عمرפּ نیامـב نگارפּـمלּ مرבم/بگـפּـش اـפּ برسانیـב از جـבایے مرב
کاش قلب آدما به جای اینکه توی سینه بود روی سینه بود
تا
بتونی تپش عشق رو به معشوق نشون بدی
کاش قلب آدما به جای اینکه توی سینه بود روی سینه بود
تا
بتونی نشون بدی قلبی که میشکنه صدا نداره فقط درد داره
کاش قلب آدما ...!!!
صفحه اصلي
ايميل نويسنده
پروفايل
طراح قالب
گالری عکس عاشقانه
انجمن وبلاگ نویسان
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کــلبه تـــنهایی و آدرس aahmaad1717.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
قالب وبلاگ
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 5
بازدید کل : 4659
تعداد مطالب : 206
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1